گروه سیاسی - رجانیوز: سعید زیباکلام استاد دانشگاه تهران در واکنش به اظهارت رئیس جمهور در همایش سفرا و روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور نامه ای سرگشاده منتشر کرده است که در خبرگزاری نسیم منتشر شده است:
گروه سیاسی - رجانیوز: در شرایطی که اصل شایسته سالاری در جمهوری اسلامی تثبیت و به یک مطالبه عمومی تبدیل شد اما در ادامه راه همواره بر یک مدار حرکت نشد، گاهی شایسته سالاری جای خود را با برخی مناسبات دیگر همچون نسبت های فامیلی عوض کرده است.
-امروز نیز یک انتصاب فامیلی دیگر در دولت تدبیر و امید رقم خورد، اسدالله وطنی شوهرخواهر رئیس جمهور به عنوان دبیر شورای عالی گزینش ریاست جمهوری معارفه می شود.
ده پست کلیدی برای فامیل ها در یکسال رکورد قابل توجهی می تواند باشد، باید متنظر ماند و دید که آیا در ماههای آینده این رکورد جابجا خواهد شد یا نه!؟
حجت الاسلام حمید رسایی
هفته گذشته رئیس جمهور محترم برای چندمین بار در حالتی عصبانی، منتقدان آرام خود را نواخت و بعد از آن که آنها را کم سواد، بی سواد، بی شناسنامه، تغذیه شوندگان از جای خاص و ... خطاب کرده بود، این بار آنها را بزدل سیاسی و ترسو نامید و به جهنم رفتن حواله داد. این سخنان حسن روحانی آنقدر توهین آمیز بود که سایت رسمی ریاست جمهوری مجبور شد به فاصله چند ساعت آن را از خروجی خود حذف کند و کار به جایی رسید که حتی رسانه ها و اطرافیان و حامیان رئیس جمهور - به جز چند مشاوری که همیشه او را مدح می کنند – نتوانستند از ادبیات روحانی دفاع نکنند بلکه آن را توجیه یا اساسا سکوت کردند.
این ادبیات غیرقابل دفاع چندباره روحانی در مواجه با منتقدان، در حقیقت نقض صریح بند ششم از اصل سوم قانون اساسی است که دولت را مکلف به محو هرگونه خودکامگی، انحصار طلبی و استبداد کرده است. این ادبیات همچنین بر خلاف محتوای قسمی است که بر اساس اصل 121رئیس جمهور به زبان آورده و اعلام داشته که از هرگونه خودکامگی بپرهیزد و از آزادی و حرمت اشخاص حمایت کند.
در روزهای پایانی هفته اما وقتی انتقادات درون تشکیلاتی و برون تشکیلاتی، سایه سنگین خود را بر ادبیات توهین آمیز رئیس جمهور سنگین کرد، وی مجبور به اظهار نظر درباره ادبیات خاص خود شد اما این بار به جای آن که آبرو را درست کند، چشم را کور کرد. شاید اگر آقای روحانی توصیه های ائمه معصومین را از یاد نبرده بود، طوری سخن می گفت که نیازی به حذف آن از سایت رسمی اش نباشد.
«خشم کلید همه بدیهاست» این بیان، روایتی است از امام صادق علیه السلام که به واقعیتی روانشناختی اشاره می کند. انسانی که از روی خشم و غضب سخن می گوید، کلید خود را در قفلی می چرخاند که جز شر و بدی از آن خارج نمی شود. در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام یکی از مهمترین برکات خویشتن داری در حالت خشم، نجات از آتش جهنم بیان شده است. ایشان در این باره میفرمایند: «هر کس در هنگام خشم و غضب، مالک نفس خویش باشد، خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد کرد». امیر بیان در نهج البلاغه، ابزار ریاست کردن را سعه صدر می داند.
اما در خصوص ادبیات آقای روحانی و نکاتی که بیان داشته باید گفت:
1. رئیس جمهور محترم که خود را مکلف به بهشت بردن مردم نمی دانست، ظاهرا وظیفه اش را به جهنم رساندن منتقدان می داند! وی در حالی منتقدان خود را که اکثر آنها سابقه حضور در میادین دفاع مقدس دارند و از رزمندگان و جانبازان آن دوره هستند، به بزدلی و ترس از دشمن متهم کرده که وزیر امور خارجه وی پیش از این در دانشگاه تهران در اظهار نظری عجیب ادعا کرده بود که آمریکایی ها می توانند با یک بمب، کل سیستم دفاعی ما را از کار بیندازند! بدون شک اگر به دنبال نشانه ای مبنی بر ترس از دشمن باشیم، این ادبیات آقای ظریف است که حکایت از ترس در مواجهه با دشمن دارد آن هم از جانب فردی که حتی دوره سربازی خود را در نه در میدان های جنگ بلکه در نیویورک و در ساختمان های سازمان ملل سپری کرده است.
اما بدتر از سخن دکتر ظریف که حکایت از نوعی وادادگی و ترس نسبت به دشمنان این کشور دارد، کدخدا دانستن آمریکا از سوی حسن روحانی و ارتباط تلفنی بی فایده و حتی می توان گفت پرضرر وی با اوباما در سفر سال قبل به سازمان ملل بود. سال گذشته روحانی در اقدامی ناباورانه پس از 35سال مقاومت و ایستادگی و بی محلی به خوش رقصی های روسای جمهور آمریکا برای برقراری ارتباط با مسئولان عالی نظام جمهوری اسلامی، به مکالمه تلفنی با رئیس جمهور آمریکا که حامی رژیم کودک کش اسرائیل است، تن داد و این سمبل مقاومت 35ساله را شکست؛ رفتاری که از سوی رهبر معظم انقلاب، حرکت نابجا توصیف شد و بیانات چند روز قبل رهبری در دیدار با سفرای خارجی، تاکیدی مجدد برای جلوگیری از تکرار این رفتارهای نابجا در آینده بود.
2. روحانی در حالی منتقدان خود را ترسو، بزدل سیاسی و کسانی که در وقت مذاکره لرزه بر اندامشان می افتد، نامید که در ادامه سخنانش می گوید: «در سیاست خارجی اگر محاسبات ما درست نباشد یا هزینه زیادی خواهیم داد یا شکست می خوریم.» چنین ادبیات منفعلانه و ناامیدانه ای، هرگز تاکنون در بیانات هیچ مسئول عالی در جمهوری اسلامی دیده نشده بود بلکه آنچه از روح خدا خمینی کبیر در اذهان ملت ما باقی مانده، این است که در قاموس ما شکست معنا ندارد.
ماه مبارک رمضان امسال بود که رهبر انقلاب با مقایسه رفتارهای آمریکا به تاکتیک های شیطان رجیم، خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی از نقشه دشمنان این انقلاب بویژه آمریکا پرده برداشت و گفت: تاکتیک دشمن، رخنه در دستگاه محاسباتی مسئولان جمهوری اسلامی و تغییر محاسبات آنهاست. اکنون روحانی بر خلاف حضرت خمینی رحمت الله علیه، از محاسباتی سخن می گوید که نتیجه اش شکست است در حالی که امام امت به دلیل روحیه تکلیف گرایی اساساً نتیجه شکست را برای اقداماتش تصور نمی کرد.
3. آقای روحانی منتقدان خود را کسانی دانسته که از مذاکره با دشمن تنشان به لرزه می افتد. بله منتقدان شما از روزی که حرکات های نابجایی مانند مکالمه تلفنی تان با اوباما را دیده اند، از مذاکرات شما با گاو شاخدار وحشی ای مانند آمریکا میترسند و می لرزند. بدیهی است که این لرزش نه از اصل مذاکره که از مذاکره کنندگان است!
پیشینه مذاکره در خصوص مسائل هسته ای به حدود ده سال قبل باز می گردد. ما نگران مذاکرات پشت درهای بسته تفکری با آمریکا هستیم که معتقد است گاو شاخ دار و مدافع رژیم کودک کش صهیونیستی می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد در حالی که همه دنیا دید که این سگ وحشی و حامیانش نتوانستند با هزاران بمب، سیستم دفاعی مردم غزه را از کار بیندازند.
آقای روحانی درست گفته اند که ما می لرزیم اما نه به خاطر ترس از دشمن، بلکه به دلیل یادآوری دستآوردهای قبلی مدیریت ایشان در پرونده هسته ای به خود می لرزیم. ما می لرزیم وقتی به یاد می آوریم که وزیر خارجه انگلیس پس از مذاکرات سعدآباد، جلوی وزیر خارجه وقت ایران در دولت اصلاحات مثل یک فاتح در برابر کسی که تسلیم است با کمال بی ادبی پای خود را روی میز دراز کرد و روی هم انداخت.
ما می لرزیم از این که جک استراو دیگری چند سال بعد در خاطرات خود بنویسد: وقتی با قطار عازم سفر تفریحی بودم، وزیر امور خارجه ایران با من تماس گرفت و گفت ما میخواهیم 20سانتریفیوژ را برای تحقیقات علمی فعال نگه داریم و من برای پاسخ دادن به تلفنش به دستشویی قطار رفتم.
در طول یک سال ریاست جمهوری و مذاکره دولت تدبیر و امید با آمریکا کم تحقیر نشدیم که بر خود نلرزیم. هم تحقیر شدیم و هم بیشتر تحریم شدیم! این جمله ای است که بارها ما را به خاطر بیان آن مورد توهین قرار دادید اما چند روز قبل از زبان رهبر معظم انقلاب نیز شنیدید: مذاکره با آمریکا نه تنها سودی نداشت بلکه تحریم ها و توهین ها را بیشتر هم کرد. این جمله رهبر انقلاب یعنی: آقای روحانی بیدار شوید هیچ تحریمی ترک برنداشته!
4. سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع سفیران جمهوری اسلامی اما نشان داد که بسیاری از دغدغه های منتقدان توافقنامه ژنو و حرکت های دولت یازدهم در مذاکرات هسته ای بجا و درست بوده است. این برای چندمین بار است که رهبر معظم انقلاب از بی فایده بودن مذاکرات و باقی ماندن تحریم ها سخن می گویند. آقای روحانی اما همچنان بر شکستن کمر تحریم و ترک برداشتن آن پافشاری می کند و هر بار به نوعی منتقدین خود را که روز به روز در حال افزایش هستند، مورد شماتت قرار می دهد.
اکنون رهبر انقلاب برای چندمین بار به صراحت عنوان می کند که تنها فایده مذاکرات این است که سر سازشکاران به سنگ بخورد و تجربه شود که در سایه مذاکره با آمریکا هیچ گره ای از مشکلات کشور باز نمی شود. تنها راه برون رفت از مشکلات تحریم غربی ها اعتماد به نسل جوان و مقاومت در برابر زیاده طلبی های کشورهای سلطه گر است.
کد خبر:199612 -
رسانه سرد و رسانه گرم
رسانه سرد، رسانهای است که مشارکت زیادی را از ناحیه مخاطب طلب کرده و فهم پیامهای آن احتیاج به قدرت تخیل مخاطب دارد، در صورتی که رسانه گرم آن است که مشارکت چندانی از مخاطب طلب نمیکند و بخاطر صراحت و وضوح، نیازی به تخیل ندارد.[1]
وسائل ارتباطی سرد و گرم در کتاب "شناخت وسایل ارتباطی" مارشال مکلوهان که در سال 1964م انتشار یافت، مطرح شد. مکلوهان در فصل دوم این کتاب، ضمن تجزیه و تحلیل دقیقی که از وسائل ارتباطی به عمل آورد، پارهای از نظریات جالب و مشهور خود را که از جمل? آنها، "رسانه سرد و گرم" بود، از جهات مختلف روشن کرد.[2]
اصطلاح گرم(Hot) و سرد(Cool) از زبان محاورهای آمریکایی گرفته شده و اشارهای است به تمایز میان لطیفهپردازی سرد که فهمیدن و لذت بردن از آن احتیاج به قدرت تخیل داشته و لطیفهها و نکتههای گرم که بخاطر صراحت و وضوحشان نیازی به تخیل ندارند.[3] مکلوهان با بسط این تقسیمبندی(تقسیم رسانه به سرد و گرم)، جوامع را نیز به جوامع سرد و گرم تقسیم میکند.
منظور از سرد و گرم
وقتی در ارتباطات، سخن از رسانه به میان میآید، دو معنا از آن به ذهن میرسد:
1. به معنای روش یا ابزار فنی و مادی تغییر شکل پیام، به علاماتی که مناسب انتقال از یک مجرای معین هستند؛
2. به معنای واسط? مادی انتقال علایم، بطور مثال؛ به هوا، کاغذ یا کلام انسان، که واسط? مادی انتقال علایم هستند، رسانه اطلاق میشود و همه از انواع رسانههای مادی بشمار میروند.[4]
مکلوهان با قاطعیت بسیار، معنای دوم را از نظر حرارتی به دو دسته «سرد و گرم» تقسیم میکند. منظور مکلوهان از رسانه سرد، رسانهای است که مشارکت زیادی را از ناحی? مخاطب طلب کرده و مخاطب باید به کمک سائر حواس خود، به استقبال آن رسانه برود. از آنجا که یک رسانه سرد، کمتر به تشریح و توصیف میپردازد، ضرورتاً دخالت و همکاری بیشتری را از حواس مخاطب طلب میکند؛ تا به کمک آنها، آنچه را به او ندادهاند و یا وسیله ارتباطی فاقد آنهاست، پر کند و در جای خود بگذارد.
در رسانههای سرد، لازم است مخاطب با بهرهگیری از قدرت تخیل خود، حلقههای مفقودهای که در پیامها وجود دارد را شناسایی کند و در واقع حجم زیادی از اطلاعات را بر اطلاعات ارائهشده از سوی رسانه، اضافه کند؛ تا فهم کامل پیام رسانهای حاصل شود.
اما رسانه گرم در دیدگاه مکلوهان، رسانهای است، که تنها یکی از حواس پنجگانه مخاطب را در نهایت تکامل و قدرت آن بکار میگیرد. رسانه گرم با حجم زیادی از دادهها همراه بوده و از نظر بیان مقصود، کامل است؛ آنچنان دارای وضوح و روشنی است که چیزی را باقی نمیگذارد؛ تا دخالت مخاطب را در پر کردن فراموششدهها و خلاءها ایجاب کند و همکاری مخاطب را به حداقل رساند. به عکس، رسانههای سرد، نیازی به افزوده شدن مقدار معتنابهی اطلاعات، توسط مخاطب بر اطلاعات ارائهشده از سوی رسانه نداشته و تشریک مساعی چندانی را از طرف مخاطب ایجاب نمیکند.[5] اینگونه از رسانهها، همگی دارای پیام کامل بوده و امکان استنتاج و تفسیر شخص از موضوع را به حداقل میرسانند.
اقسام رسانههای سرد و گرم
بر اساس معیار ارائهشده برای رسانههای سرد میتوان این موارد را جزء رسانههای سرد بر شمرد:
1. تلویزیون؛
2. تلفن؛
3. کاریکاتور؛
4. سمینار؛
5. نوشتههای ایدئو گرافیک(نوشتههای تصویری که مراد، همان خطی است که با علائم و تصاویر بیان مقصود میکند)؛
6. رسانههای سنگین و سخت مانند سنگ و لوح؛
7. جلسات بحث و گفتگو یا گفتار(گفتارها و گفتگوهای افراد، سرد بشمار میروند؛ چون شنونده باید اطلاعات زیادی را بر اطلاعات دادهشده توسط مخاطب بیفزاید؛ تا آنرا کاملاً درک کند؛
8. داستانهای مصوّر؛
9. کلامِ انسان.
موارد زیر را هم میتوان جزء رسانههای گرم برشمرد:
1- رادیو؛
2- کتاب؛
3- عکس؛
4- مطبوعات؛
5- ضبط صوت؛
6- سینما.
مکلوهان ضمن تکیه بر تناقض میان سینما و تلویزیون، قائل است که مخاطب، تصویر سینمایی را بدون بازسازی و تخیل، درک میکند؛ بر خلاف تلویزیون که قدرت تخیل و ابداع مخاطب را بکار گرفته و باعث میشود تا تماشاگر در ساختن و پرداختن برنامه، فعالانه شرکت کند.[6]
باید در نظر داشت که در مقایسه رسانهها با همدیگر، ممکن است رسانهای نسبت به یک رسانه دیگر گرم بشمار رود؛ در حالیکه در قیاس با رسانه دیگری از صفت سردی برخوردار باشد. مثلاً رادیو در قیاس با تلویزیون یک رسانه گرم بشمار میرود؛ اما همین رسانه گرم وقتی با کتاب مقایسه شود نسبت به کتاب، حائز سردی میباشد. بنابراین رسانههای سرد و گرم در مقام و جایگاه مقایسه با همدیگر میتوانند، هر دو وصف سردی و گرمی را بپذیرند.
ارزیابی دیدگاه مکلوهان
تقسیمبندی رسانهها، به سرد و گرم از سوی مک لوهان، مورد انتقادات زیادی قرار گرفته است که از جمله این انتقادات میتوان به انتقاد برخی پژوهشگران اشاره کرد، که قائلند، هرچند طبقهبندی مکلوهان در مورد ویژگیهای فنی رسانه ممکن است معتبر باشد، اما در مورد نحو? اثرگذاری رسانههای سرد و گرم بر مشارکت مخاطبان، تردیدهایی وجود دارد.[7]
[1]. کازنو، ژان؛ قدرت تلویزیون، علی اسدی، تهران، امیرکبیر، 1364، چاپ اول، ص46 – 45.
[2]. آینههای جیبی، مک لوهان، ص 107.
[3]. کازنو؛ ص 45 و 46.
[4]. گیل، دیوید و ادمز بریجت؛ الفبای ارتباطات، رامین کریمیان و دیگران، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، 1384، چاپ اول، ص141.
[5]. رشیدپور، ابراهیم؛ آینههای جیبی مکلوهان، تهران، سروش، 1354، چاپ اول، ص115- 107 و دادگران، محمد؛ مبانی ارتباطات جمعی، تهران، مروارید، 1385، چاپ نهم، ص94–92 و مکلوهان، مارشال؛ درآمدی بر اثر رسانهها، سعید آذری، تهران، مرکز تحقیقات صدا و سیما، 1377، چاپ اول، ص37 – 23.
[6]. رشید پور؛ ص 115 – 107 و کازنو؛ ص46.
[7]. اسولیوان تام و دیگران؛ مفاهیم کلیدی ارتباطات، میرحسن رئیسزاده، تهران، فصل نو، 1385، ص240.